مراد ما مرد میدان و ما مردان میدان سختیم

کرمان جهانشهر پایتخت مقاومت...مردمانی با اصالت با خاکی که هرکس برروی آن پا بگذارد این اصالت را در روح و تن خود عجین می بیند...فرق ندارد از کدام چهار جهت جغرافیایی پا بر این خاک گرم کویری بگذاری، زمانی که در کرمان باشی و پیراهنی خیس از عرق جبین برای بزرگداشت آن داشته باشی در دل کرمان می باشی و اهل دلی.

مردمان کرمان و همه آن هایی که دوشادوش کرمانیان قرار داشتند از دیرباز در سخت ترین شرایط کارهای بزرگ بر ثمر نشاندند...آن ها درست مثل طاق و گزهای دل کویر جور روزگار و طبیعت می کشیدند اما هیچگاه تسلیم نمی شدند و این تسلیم ناپذیری در بطن و ریشه هر آنکه در این دیار گام می گذارد جای گرفته است.

شاید دست طبیعت بتواند دستان مردمان دیار کویر را خالی از امکانات کند، آفتاب تندش شلاقی شود بر سختی کار آن ها و روزگار با سازی مخالف از تلاش آن ها آهنگش را کوک کند اما از همینجاست که مردمان دیار مقاومت با تسلیم ناپذیری خود حتی روزگار را هم بر وفق مراد خود می کنند و از همین روست که تسلیم ناپذیری را شاخصه اصلی خود حتی در سخت ترین شرایط و احوال می نمایند.

مردمان حاضر در این دیار، خود مقاومت و ایستادگی را از روز اول می آموزند و با روح خود آن را در سخت ترین میادین به کالبد همرهان و همرزمان خود می دمند تا در یک جبهه واحد بر هر شرایط سختی غلبه کنند و سربلند از آن بیرون آیند و گواه تاریخی این موضوع در همین دیار در قطعه شهدای کرمان در کوهای استوار مسجد صاحب الزمان(عج) آرمیده است.

از دل همین دیار مردان خط شکن لشگر 41 ثارالله، مقاومت در میدان جنگ را تعریفی دیگر گفتند و هرآنکه دوشادوش آن ها قرار گرفت بر سر خوان گسترده این ایثارگری جلوه ای جدید از جنگاوری در تن خود دید...و از دل همین لشکر بود که مرد میدان علم بلند کرد تا بشریت یادش بماند مقاومت و ایستادگی بخش جدایی ناپذیز از روح بزرگ او می باشد.

شمیم تربت پاک حاج قاسم از بلندای کرمان هر صبح با نسیم سحری بر درب تک به تک خانه های کرمانی ها انگشتری خود را بر آن می کوبد تا به آن ها یادآوری کند اینجا با ایستادگی زنده است و هر بار این ایستادگی با نمادی جدید خود را جلوه گر اثباتش می کند و امروز که چشمان کرمانی ها به رنگ نارنجی پیراهن مس کرمان دوخته شده است، این مقاومت و ایستادگی همگانی در این رنگ جلوه گری می کند.

ما درس ایستادگی را تمام قد آموخته ایم... ما با روح و جان خود تسلیم نشدن را در سخت ترین میادین یاد گرفته ایم... اینجا دیار مقاومت است و ما همه سربازانی مقاوم... حتی با کمترین امکانات و حتی در نبرد با قدرتمندترین رقبا... چراکه معلمانی داشتیم که اینگونه درس ایثار را برای ما به یادگار گذاشتند...به نقل یکی از همرزمان سردار دل ها می خوانیم:

مرد میدان...
ما مرد میدانهای سختیم...

آن ‌وقت که هیچ کس باور نداشت،بچه ها با رمز یا فاطمه الزهرا(س)در سخت ترین عملیاتها پیروز میدان میشدند،آن زمان که نه برتری عددی داشتیم نه تجهیزات و ادوات نظامی….

اما یکدل بودیم،توکلمان به اهل بیت(ع)بود و تحت فرماندهی شجاع و دلاور همچون حاج قاسم،انگار تازه متولد شدیم ‌و از هیچ چیزی و هیچ کسی ترسی نداشتیم…غیرممکنی برای ما وجود نداشت،کسی رو نداشتیم اما همه چیز داشتیم چون خدا رو داشتیم….

امروز هم ما میتوانیم،حتی اگر غیر ممکنی باشد،چون ما مرد میدان های سختیم،ما مرد میدانیم….