قدسیان آسمانی سوختند.... چشم بر مولای محشر دوختند

باشگاه فرهنگی ورزشی صنعت مس کرمان فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به همه عاشقان و عزاداران درگاهش تسلیت عرض می‌نماید.

ظهر خون، مولا به تسبیح و نماز
در میان خیمه‌ها، راز و نیاز

محشری شد چون وضو سازد به خون
قبله‌اش عشق است و تسبیحش جنون

کربلا، سجادۀ مولای عشق
روی دوشش آتشین شعله‌های عشق

قُدسیانِ آسمانی سوختند
چشم بر مولای محشر دوختند

پس به تکبیر در رکوع آمد به ناز
گفت: یا رب! من حسینم در نماز

گویدش: یا رب! ذبیح‌الله منم
پاره پاره، قطعه قطعه، این تنم

هر نفس ذکرم فقط نام تو باد
مست مست از دُردی جام تو باد

اینکه ارزان است گو جان می‌دهم
هر چه خواهی تو بگو آن می‌دهم

خوانمت امروز در میدان جنگ
آن زمان بارد به رویم تیر و سنگ

امتحانم کن که چون عاشق شدم
بی‌کفن، بی‌سر، تو را لایق شدم

مِهر تو گردد به جانِ من فزون
چون ببینم کودکانم غرق خون


کو قیامت تا تماشایم کند؟
کو توانی تا که حاشایم کند؟