شمارهی خبر : 863 | تعداد بازدید : 2445
چهارشنبه 2 تیر ماه 1395 ساعت 12:04
پیمان نصیری: برای حضور در ریو حمایت همه جانبه میخواهم
تاکیید میکنم کسب طلای پاراالمپیک تنها اعتبار پیمان نصیری نیست و بلکه متعلق به همهی مردم کرمان و ایرانزمین است.
پیمان نصیری دوندهی پرافتخار کرمانی که در مساباقات پارالمپیک دورهی قبل موفق به کسب مدال طلای این بازیها شده بود، به فکر تکرار این افتخار در بازیهای پارالمپیک ریو میباشد. نصیری که از کارکنان شرکت مس سرچشمه و از خانودهی بزرگ ورزش مس نیز محسوب میشود، در گفتگوی مفصلی که با نشریهی فردای کرمان انجام داد از آخرین شرایط خود برای این مسابقات میگوید:
مسابقات قزاقستان را پیش رو داری و قطعا به چشم یک تورنمنت تدارکاتی به این مسابقات نگاه میکنی درست است؟
بله دقیقا همینطور است، راستش را بخواهید در برنامهی تمرینی و اردوهایم شرکت در یک تورنمنت بین المللی دیده شده بود که فدراسیون جانبازان و معلولین قصد داشت مرا برای شرکت در یک دوره از مسابقات جهانی به آلمان اعزام کند اما پس از تحقیقاتی که داشتم متوجه شدم که سطح این مسابقات از سطح مد نظر بنده و مربیانم بسیار پایینتر است و قطعا نمیتواند محک خوبی برایم باشد و از همین رو با توجه به هماهنگیهای که فدراسیون داشت قرار شد به همراه تیم ملی دومیدانی عازم قزاقستان شوم و با انجام مسابقات خودم را محک جدی بزنم. چراکه واقعا سطح این مسابقات بالا است و برای هدفی که من دنبال میکنم عالی است.
از هجده روز اردو در کرمان راضی بودی؟
صد در صد، قبل از کرمان، اردوی کیش، اهواز، سرچشمه و شهرکرد را داشتم که اردوهایی خوبی بودند و در کرمان هم واقعا تمرینات پرفشاری را متحمل شدم. ضمن اینکه سهشنبه به اصفهان خواهم رفت و پس از آن پنجشنبه تهران را به مقصد قزاقستان ترک خواهم کرد.
حدود شش ماه قبل بود که در مصاحبههای نسبت به عدم حمایت مسوولین استانی واکنش نشان دادی، آیا صحبت هایت تاثیری در روند حمایت داشت؟
من از اداره ورزش و جوانان و باشگاه مس سرچشمه بابت حمایتشان در اردوهای اخیر کمال تشکر دارم.
البته منظورت در آن گفتوگو مسوولین استانی بود، مگر نه؟
بنده هم شش ماه قبل در رسانههای مکتوب و کمتر از سه ماه قبل در شبکهی استانی مشکلات و دغدغههای یک ورزشکاری که شانس تکرار کسب مدال طلای معتبرترین مسابقات دنیا یعنی پاراالمپیک را گفتم. علاوه بر ذکر مشکلات هشدار هم دادم و گفتم که با عدم حمایت شاید این افتخار معتبر بین المللی از دست برود. اما کوچکترین واکنشی مشاهده نشد و انگار نه انگار که من حرفی زده باشم. درحال حاضر هم بعید میدانم که صدایم به گوش مسوولین برسد.
واگر صدای به مسوولین استانی برسد، چه صحبتهایی را با آنها مطرح خواهی کرد؟
ببنید، میخواهم خیلی رک صحبت کنم. نمیخواهم به سایر دوستان و قهرمانان ورزشکار جسارتی شود و اصلا قصد خودنمایی و زیر سوال بردن برخی را ندارم اما بحثم یک چیز است. اینکه به جرات میتوان گفت مدال طلای من و خانم زهرا نعمتی در مسابقات پاراالمپیک که معتبرترین مسابقات دنیا هستند، افتخار بزرگی را نصیب استان کرمان کرد. افتخاری که به جز دیدهشدن کرمان در ورزش کشور و حتی دنیا باعث شد انگیزهی دوبارهای به ورزش بحران زدهی این استان تزریق شود. شاید باور نکنید زمانی که بنده اولین مدال طلای کشوری را از آن خود کردم خبرنگاری برای مصاحبه به سراغم آمد و در اولین سوال پرسید از کدام شهر در این مسابقات شرکت کردهای که وقتی گفتم کرمان با تعجب پرسید مگر کرمانیها ورزش هم میکنند؟ حالا شما ببینید وقتی طرز فکر اهالی ورزش کشور پیرامون ورزش یک استانی که روی خط ترانزیت مواد مخدر میباشد اینچنین است، کسب دو مدال طلای این مسابقات چهقدر میتواند به برگرداندن آبروی ورزش این استان کمک کرد. شما بروید و تحقیق کنید و ببینید که کسب این دو مدال طلا چه انگیزههایی را به بدنهی بیذوق و دلسرد ورزش استان وارد ساخته که در دور قبل 4ورزشکار کرمانی در پاراالمپیک حضور داشتهاند و در این دوره افزایش کسب سهمیه داشتهایم. من بحثم حمایت مالی نیست، هرچند که واقعا ورزشکار حرفهای آن هم در ورزش دومیدانی که قراردادمالی حرفهای با باشگاهها منعقد نمیشود واقعا به حمایت مالی نیاز دارد. اما در اینجا من میخواهم بگویم که بحث ارزش گذاری برای ورزشکار است. اینکه جلسهای ترتیب داده شود و آقای استاندار فقط حرفهای ما را بشنود. یا اصلا بگوید شما برای تکرار این افتخار چه ابزاری را نیاز دارید که در اختیارتان بگذارم. همین حرف حتی اگر تعارف هم باشد باعث میشود ورزشکار روحیه بگیرد. شاید جالب باشد که بدانید یکسال قبل از مسابقات لندن آقای خسروی وفا همهی ورزشکارانی که ورودی پاراالمپیک را به دست آورده بودند را در یک جلسهی چهار ساعته جمع کردند و رسما اعلام کردند که من چکاری باید انجام دهم که شما طلای این مسابقات را به دست بیاورید که همه ورزشکاران خواستههاشان را گفتند و نتیجه هم داد.
البته ایجاد انگیزه برای ورزشکار وظیفه هیات مربوطه و مقام عالی ورزش استان یعنی آقای محمودینیا است...
حرف شما درست، من هم در ابتدای مصاحبه از آقای نخعی و آقای محمودینیا بابت حمایتهایشان تشکر ویژه داشتم اما بحثم چیز دیگری است. برای مثال تیم ملی والیبال ورودی المپیک میگیرد و آقای روحانی برای مجموعه تیم مراسم تقدیر برگزار میکند یعنی اینکه مقام عالی کشور درک کرده که حضور تیم ملی والیبال ایران در بزرگترین و معتبرترین رویداد ورزشی دنیا هم میتواند نام ایران را در دنیا فریاد بزند و هم اینکه این موفقیت تاثیر اجتماعی دارد. از همین رو من به شخصه از آقای استاندار کم توقعیم شده است. البته هنوز هم دیر نشده و دوماه دیگر تا اعزام به ریو فرصت باقی است و باید مقام عالی استان و سایر مسوولین استانی قدر این فرصت استثنایی را بدانند. تکرار کسب مدال طلا در پاراالمپیک یعنی اقتدار کرمان در آن ورزش، یعنی بالا بردن پرچم کرمان در ایران و دنیا، از این رو مطرح شدن نام کرمان در دنیا حتی میتواند به بحث جذب توریست و جذب شرکتهای بزرگ اقتصادی هم کمک کند. دقیقا همان هدفی که آقای استاندار اولویت اولشان در مدیریت استان است. و از همینجا به آقای رزمحسینی اعلام میکنم که زمانی یک استان در بحث اقتصاد میتواند موفق باشد که جامعهاش در سلامت بهسر ببرند. و این سلامت قطعا به جز ورزش با هیچ چیز دیگری به دست نخواهد آمد. صحبت من به این معنا نیست که بنده مخالف کارهای بزرگ اقتصادی و ترمیم فضای بحرانزدهی اقتصادی هستم بلکه میخواهم از تاثیر ورزش بگویم تا آقای رزمحسینی ورزش را هم در اولویت برنامههاشان قرار دهند. طبق فرمایش مقام معظم رهبری در دیدار با ورزشکاران و قهرمانان بازیهای آسیایی اینچئون که فرمودند:« قهرمانپروری باید روزبه روز گسترش یابد» این روند بایستی در استان هم به مرحلهی اجرا برسد. قهرمانپروری و تکرار موفقیت به ایجاد انگیزه منجر میشود که همین امر قطعا جوانها را از دام اعتیاد به آغوش ورزش هدایت خواهد کرد.
البته ناگفته نماند که آقای رزم حسینی به خوبی از طرح سند چشم انداز توسعه ورزش حمایت کردهاند و این نشان از جایگاه ویژه ورزش در برنامههای ایشان است، قبول نداری؟
حرف شما را قبول دارم، اما از شما یک سوال دارم، اینکه اگر ورزش قهرمانی نادیده گرفته شود و موفقیتی در این حوزه نباشد شما فکر میکنید آیا هیچ کودک و نوجوانی حاضر است به سراغ ورزش رود؟ اصلا به چه انگیزه ای برود؟ شما ببینید چرا اکثر بچهها از همان سن کم برای مثال عاشق ورزش فوتبال میشوند و از همان سن جالب است حتی نام خیلی از تیمهای خارجی و بازیکنانشان راهم یاد میگیرند. این یعنی ایجاد انگیزه، یعنی اینکه بچه دوست دارد فوتبالیست شود تا پولدار شود، معروف شود، آدم مهمی شود و نیازهای خودش و خانوادهاش را تامین کند. حالا اینکه آقای استاندار با همکاری اداره ورزش چنین طرحی را به مرحلهی اجرا رساندهاند جای تقدیر دارد اما زمانی این طرح بهتر جواب میدهد که ما قهرمان پروری و قهرمان سازی کنیم تا آنها الگوی این بچهها شوند.
صحبت خاصی داری؟
امیدوارم صحبتهایم باعث سوتفاهم نشود. سعی کردم در قالب درددل یک ورزشکار که این روزها فشار زیادی را تحمل میکند حرفهایم را بزنم. شاید باورتان نشود که طی این هجده روزی که در کرمان اردو داشتم بالای هفت هشت بار در حین تمرین به دلیل فشار زیاد از حال رفتم.
سعی کردهام مرد و مردانه تمرین کنم و هرطور که شده به سهم خودم برای دومین بار پرچم استان و کشورم را بر بلندای ورزش دنیا نصب کنم. و واقعا اگر خدایی ناکرده این اتفاق نیفتد قطعا عذاب وجدانی ندارم چراکه از جان و دل مایه خواهم گذاشت. این را هم بگویم که درست است همه زمانی که پیمان از خط پایان عبور میکند و رتبهای میآورد کیف میکنند اما پشت این عبور از خط پایان هزاران کیلومتر تمرین و اتفاقات خطرات پنهان است. با این تفاسیر در مجموع در این راه سخت توقع دارم در این دوماه باقیمانده آقای استاندار جلسهای را تشکیل دهند و بر هر نحوی که خودشان مایل هستند دل ورزشکاران المپیکی وپاراالمپیکی را به دست بیاورند و انگیزهشان را برگردانند.
چراکه این افتخار شاید سالها طول بکشد تا برای این استان تکرار شود. به همین دلیل است که از همین حالا به فکر نوشدار پس از مرگ سهراب باشیم که قرار نباشد بعد از مسابقات افسوس این فرصت طلایی را بخوریم. چراکه تاکیید میکنم کسب طلای پاراالمپیک تنها اعتبار پیمان نصیری نیست و بلکه متعلق به همهی مردم کرمان و ایرانزمین است.