شمارهی خبر : 2148 | تعداد بازدید : 1599
یکشنبه 19 شهریور ماه 1396 ساعت 11:02
خانواده همیشه خانواده میماند به حفظ حرمت آن/در نقد یک صحبت نه چندان خوب
اعضای خانواده ممکن است از یکدیگر عصبانی شوند، اختلاف نظر داشته باشند و حتی گاهی کارشان به جدایی هم بکشد اما وای به روزی که برادران یک خانواده، محبت خود را در ته دل به خشم و کین بفروشند و بخواهند بنیان خانوادهی خود را از هم فرو بپاشانند.
خانواده را یک موضوع مقدسترین نهاد هر جامعه میکند و آن احترام و محبتی است که در اعماق دل همهی اعضای خانواده نسبت به یکدیگر وجود دارد...
اعضای خانواده ممکن است از یکدیگر عصبانی شوند، اختلاف نظر داشته باشند و حتی گاهی کارشان به جدایی هم بکشد اما وای به روزی که برادران یک خانواده، محبت خود را در ته دل به خشم و کین بفروشند و بخواهند بنیان خانوادهی خود را از هم فرو بپاشانند.
تیمهای فوتبال هم خانوادهای دارد به گسترهی همهی اعضایش... خیلی سخت میشود که بازیکنی خود را تبدیل به عضوی از خانوادهی یک تیم کند و البته خیلی هم ساده میشود که همین بازیکن بخواهد خود را از خانواده طرد کند.
بازیکنی که چندین چند سال در یک تیم تلاش میکند، خود را با پیراهن یک تیم به سطح اول فوتبال معرفی میکند، تبدیل به یکی از بزرگان و شاخصههای تیمش میشود، بازوبند کاپیتانی تیمش را بر دست میبندد و در نهایت یکی از بزرگان و چهرههای نامدار این خانواده میشود، یعنی اینکه باید رفتارش در همه حال نشان از بزرگی در این خانواده داشته باشد.
اینکه شاید در مقطعی حتی این بازیکن کمی دورتر از محیط فعالیت همین خانواده کار خود را ادامه دهد جای ناراحتی و سوگ ندارد چراکه بهرحال محیط حرفهای فوتبال این رفتن وآمدنها را در دل خود دارد و در همه جای دنیای توپ گرد این اتفاق میافتد اما آنچه که غم و اندوه را به جای میگذارد رفتارها و صحبتها در زمان این جداییها آنهم از همین بزرگان خانوادست...
بزرگ خانواده باید حرفهایتر و بزرگتر رفتار کند... توقعی که از بازیکنی که یک سال در یک تیم بازی کرده است با نفری که سالها خاک تیم را خورده است کاملا متفاوت است...
هیچکس از بازیکن یک ساله آنقدر توقع ندارد که حرمت این خانواده را نگه دارد ولی از بازیکن خاک خوردهی تیم چرا... هیچکس توقع ندارد که بعد از جدایی با مصاحبهاش رفتنش را تلختر کند و یا بعد از بازی رودرو، علیه دیگر اعضای این خانواده به خصوص هواداران که ولینعمتان اصلی این خانواده هستند صحبت کند...
شاید در روز بازی چند نفری آنهم به واسطهی همان محبتی که ته دلشان نسبت به این عضو خانواده باقی مانده و همین محبت ته دل سبب شده که از رفتن نه چندان خوشایندش گلایهمند باشند و اعتراضی هم به او بکنند ولی اینکه بیایی و همهی اهالی شهرت و هواداران تیمت را گلایه بگذاری و از آنها ابراز ناراحتی کنی کمی بیانصافی است....
همه از این بزرگان توقع بزرگی دارند و در زمان این جداییهای متداول فوتبال توقعی بزرگتر... چراکه شاید سنگ محک آنها در زمان بازگشتها همین رفتارهای زمان جدایی باشد... اینکه چقدر حرمت خانواده را نگه داشتی و دعواهایت را به سرکوچه و دادگاهایی غیر از وجدان اعضای خانواده نکشاندی... چقدر صبوری کردی و اگر برفرض مثال در یک جدایی هم در حقت کوتاهی شد تو چقدر با سکوتت بزرگی کردی نه اینکه در برابر تیم خانوادهات ناگهان یقه بگیری و قصد تنبیه همه را حتی در زمین بازی داشته باشی...
همان روز جداییها اعلام شد که حتی اگر یک روز یک نفر روی یک سکو اسم مس را صدا کرده باشد و یا حتی در دلش برای این تیم دعا کرده باشد، همین شرط قبول برای عضویت در خانواده بزرگ مس هست... حالا انهایی که در این باشگاه مو سپید کردند از روی سکو گرفته تا داخل زمینهای بازی و ادارهی باشگاه و... که جای خود دارد. این خانواده همیشه خانواده میماند و همیشه احترام اعضایش در دست خودشان هست مگر اینکه خود طریقتی دیگر انتخاب کنند.